لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه28
پدر و مادر امام :
زندگی امام در مدینه :
تولد امام :
امامت حضرت رضا (علیه السلام ) :
زندگینامه امام علی بن موسی الرضا( علیهالسلام(
مقدمه :
امام علی بن موسیالرضا علیهالسلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام میباشند.
ایشان در سن 35 سالگی عهدهدار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختیها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماییم.
نام ،لقب و کنیه امام :
نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" میباشد. امام محمدتقی علیهالسلام امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل میفرمایند :" خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بودهاند و ایشان را برای امامت پسندیده اند و همینطور ( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام )
پدر و مادر امام :
زندگی امام در مدینه :
تولد امام :
امامت حضرت رضا (علیه السلام ) :
زندگینامه امام علی بن موسی الرضا( علیهالسلام(
مقدمه :
امام علی بن موسیالرضا علیهالسلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام میباشند.
ایشان در سن 35 سالگی عهدهدار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختیها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماییم.
نام ،لقب و کنیه امام :
نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" میباشد. امام محمدتقی علیهالسلام امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل میفرمایند :" خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بودهاند و ایشان را برای امامت پسندیده اند و همینطور ( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام )
فهرست مطالب
مطالب این پست دانلود پایان نامه فولکور 307 صفحه با فرمت ورد (دانلود متن کامل پایان نامه) پایان نامه مرتبط با رشته های علوم اجتماعی جامعه شناسی و مردم شناسی فولکور چیست؟ «این کلمه را نخستین بار ویلیام، جی، تامس WJThoms باستانشناسی انگلیسی (در گذشته به سال 1885 م) وضع کرد وآن را طی نامهای با امضای مستعمار آمبروز مرتون «AmbroseMerton» در ن
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
برای آنکه تعریف صحیحی از فولکلور کرده باشیم ابتدا باید بگوئیم که لفظ «فولک» یا مردم میتواند به دستهای از مردم از هر طبقه و گروهی که میخواهد باشد اطلاق شود، بشرط آن که آنان لا اقل در یک چیز با هم مشترک باشند. این وجه اشتراک میتواند شغل متشابه، دین مشترک، زبان واحد، و غیره باشد. اما آنچه مهم است آنست که این گروه به هر ترتیب که فرم گرفته باشد باید سنتها و رسومی خاص داشته و آن را از خود بداند.
افراد گروه نباید لزوماً یکدیگر را بشناسند، اما همهی آنها باید آن رسم و سنّت و چیزی را که با هم مشترک دارند آگاه یا ناخودآگاه دانسته و باید توسّط آن رشته به هم مربوط باشند. آن رشته از سنن و آداب را که به آن اجتماع، شخصیّت و هویّت و موجودیّت مخصوص خودش را میدهد، فولکلور مینامیم.»[3]
«کلمه فولکلور مرکّب است از دو جزء «فولک» Folk و «لر» Lore که جزء اول را در فارسی به مردم، توده، عامه، خلق و عوام ترجمه کردهاند و بخش دوم را به دانش، آگاهی، دانستنی، معلومات، حکمت و کلماتی ازین گونه برگرداندهاند. روی هم رفته مترجمان پارسی زبان در برابر فولکلور، اصطلاحات فرهنگ مردم، فرهنگ توده، دانش عوام، حکمت عامیانه، فلسفه عوام، معرفت عامه، دانستنیهای عوام، فرهنگ عامه، فرهنگ قومی، آداب و رسوم و اعتقادات عامه، اخلاق عامیانه، تودهشناسی و عباراتی ازین قبیل آوردهاند. هنوز بین این مترجمان توافقی دیده نشده که تنها یک اصطلاح را برگزینند و به این اختلاف آرا خاتمه دهند.[4]
در تعاریف گوناگونی که از فولکلور شده است، در مجموع، قلمرو آن بسیار وسیع به نظر میرسد. در فرهنگ اصطلاحات ادبی جهان از جوزف شیپلی که در سال 1955 میلادی، منتشر شده است، پس از بحث دربارهی پذیرش واژهی فولکلور از سوی کشورهای مختلف، مینویسد: در فرانسه و اسکاندیناوی، فولکلور برای موضوعاتی از قبیل شکلهای خانههای سنتی، اعمال کشاورزی، شیوههای مربوط به بافتنیها و منسوجات و دیگر جنبههای فرهنگ مادی که معمولاَ به انسان شناسی اختصاص دارد، به کار برده میشود. در انگلستان، این لفظ، به سنتهای شفاهی یا کتبی مردم و اظهارات و عبارات در زیباییشناسی سنتی، منحصر میشود. سپس میافزاید: به نظر میرسد هیچ اختلافی نباشد در این که این اصطلاح، شامل همهی انواع آوازها و ترانههای باستانی، قصههای کهن، خرافهها، افسانههای محلی، ضربالمثلها و معماها شود.[5]
اما، قلمرو فولکلور یا دانش عامه، به همین جا محدود نمیشود. صادق هدایت، مینویسد: «امروزه فلکلر توسعه شگفتآوری به هم رسانیده، ابتدا محقّقین فلکلر، فقط ادبیات توده مانند: قصهها، افسانهها، آوازها، ترانهها، مثلها، معماها، متلکها و غیره را جستجو میکردند. کم کم تمام سنتهایی که افواهاً آموخته میشود و آنچه مردمان در زندگی خارج از دبستان فرا میگیرند جزو آن گردید. چندی بعد جستجوکنندگان اعتقادات و اوهام، پیشگویی راجع به وقت، نجوم، تاریخ طبیعی، طب و آنچه دانش توده نامیده میشد مانند گاهنامه، سنگشناسی، گیاهشناسی، جانورشناسی و داروهایی را که عوام به کار میبردند به این علم افزودند. سپس اعتقادات و رسومی که وابسته به هر یک از مراحل گوناگون زندگی مانند تولد، بچّگی، جوانی، زناشویی، پیری، مراسم سوگواری،جشنهای ملّی و مذهبی و عاداتی که مربوط به زندگی عمومی میشود، از جمله، تمام پیشهها و فنون توده، جزء این علم به شمار آمد، زیرا هر پیشه ای ترانهها و اوهام و اعتقادات مربوط به خود را دارد، مثلاً فلکلر شکار یا ماهیگیری جداست و هر شغلی ممکن است نزد محقّق این فن بایگانی علیحده داشته باشد، همچنین کتابهایی که از دست توده مردم بیرون آمده مانند: بهرام و گلندام، خاله سوسکه، عاق والدین و غیره باید جمعآوری و مطابق تاریخ طبقهبندی شود.»[6]
وقتی که از فولکلور ملّتی سخن به میان میآید، سخن از افسانهها، ترانهها، عقاید، آداب و رسوم، مذهب، گویشها، ضربالمثلها، چیستانها، بازیها و هزاران پدیدهی دیگر اجتماعی است که بازگوکنندهی شیوهی واقعی زندگی، اندیشه و احساسات آن مردم است. در حقیقت، دنیای فولکلور، دنیای واقعی تودههاست؛ تودههای مردمی که از دیر باز زیستهاند، اندیشیدهاند، خندیدهاند، گریستهاند، شکست خوردهاند، پیروز شدهاند، نیایش کردهاند و عاصی شدهاند، سپس در همان دنیای شگفتانگیز مردهاند؛ در حالی که همه چیز خود را چون یادمان و یادگاری گرانبها و مقدّس به نسلهای پس از خود سپردهاند و نسلهای نسل بدین شیوه روزگارگذراندهاند.[7]
سی اس برن (C.S.Burn)، در مقالهای، فولکلور را چنین تعریف میکند: «فولکلور، درواقع نحوه جهانبینی و روانشناسی انسان عامی و اندیشه او در باب فلسفه،دین، علوم، نهادهای اجتماعی، تشریفات و جشنها، اشعار و ترانهها، هنرهای عامیانه و ادبیات شفاهی است.»[8]
«آنچه مسلم است قلمرو فولکلور علاوه بر ادبیات شفاهی، آداب، رسوم و معتقدات عامیانه، شامل تمام علوم، هنرها، تکنیکها، صنایع و حرفههای توده مردم نیز میشود.
قلمرو فرهنگ عامه گسترده است. ذهنیات هر فرد از باورها، پندارها، اندیشهها و سخن وادب عامه انباشته است. بسیاری از تدابیری را که انسان برای برآوردن نیازهای اولیه خود از قبیل تهیه پوشاک و خوراک و ابزار کار و مسکن به کار میگیرد و سهم عمدهای از آنچه را که برای گذران اوقات فراغت در نظر دارد و بخشی از رفتار اجتماعی، مثل آداب رفت و آمد، آداب سفره، نشست و برخاست، خیز و خفت، دید و بازدید، تعارفات، مراسم و آداب زندگی از زادن تا مردن، همه اینها گوشهای از فرهنگ عامه را تشکیل میدهد. اصولاَ «تصوّر این که فردی در جامعه بتواند بدون تکیه بر فرهنگ عامه زندگی کند، محال مینماید».[9]
برای دریافت زمینه و قلمرو فرهنگ مردم، بجاست به نظریه «سی.اس.برن» در همان مقاله، اشاره شود. وی معتقد است «موضوعاتی که به نام فولکلور بررسی میشوند در سه مقوله اصلی و چندین مقوله فرعی قرار میگیرند:
الف: باورها و عرف و عادات مربوط به زمین و آسمان، دنیای گیاهان و روییدنیها، دنیای حیوانات، دنیای انسانی، اشیای مخلوق و مصنوع بشر، روح و نفس و دنیای دیگر، موجودات مافوق بشر (ربّ النّوعها و ربّه النّوعها و غیره) غیبگویی و معجزات و کرامات، سحر و ساحری، طب و طبابت.
ب: آداب و رسوم مربوط به نهادهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، شعائر و مناسک زندگی انسان، مشاغل و پیشهها، گاه شماری و تقویم و جشنها، بازیها و سرگرمیها اوقات فراغت.
ج: داستانها و ترانهها و ضربالمثلها، داستانها (حقیقی و سرگرم کننده)، ترانهها و تصنیفها، مثلها، متلها و چیستانها…»[10]
«فولکلور یا دانش عوام، دانستنیهای توده، فرهنگ مردم – یا هر چه دیگرش که بنامیم شامل میگردد بر: اساطیر، افسانهها، قصّهها، شوخیها، ضرب المثلها، معماها، آوازها، طلسمات، دعاها، لعنتها، قسمها، اهانتها، حاضر جوابیها، طعنهها و سرزنشها، انواع اذیت کردنها، اصطلاحات مشروب خواران، تپق زدنهای زبان و اصطلاحاتی که برای ممارست در گفتن بکار میرود (سهشب سهشنبه شمسالدین سهشیشه شراب میخورد)، سلامها و درودها، اصطلاحات خداحافظی.
این علم، هم چنین شامل است بر رسوم عامه مثل رسوم مربوط به زایمان، ختنه سواران، عروسی، مرگ و تشییع جنازه، حمام رفتن به مناسبتهای مختلف و رسوم مربوط به آن، رقصهای محلی، نمایشهای محلی بومی، هنرهای دستی محلی، اعتقادات خرافی، زبان عامیانه، تشبیهات عامیانه (سفید مثل گچ دیوار، یک طویلهخر)، اصطلاحات مجازی عامیانه (پوستش را کند، پدرش را سوزاند)، اسامی و القاب اشخاص و نواحی (حسن کچل، علی بیدماغ و غیره) شعر عامیانه از اشعار عاشقانه گرفته تا حماسه، نوشتههای روی قبور، یادگاریهای روی دیوار حمام و خانهها و خیابانها، شعرهای بیمعنی، بازیهای اطفال و اشعار و وزنهائی که در حین بازی میخوانند و میسرایند (گرگم و گله میبرم… جم جمک برگ خزون … اتل متل توتوله..)، انواع پشگ انداختن برای انتخاب یک نفر یا بیرون کردن یک نفر از دائره بازی، آوازها و شعرهائی که بچههای خرسال میخوانند (دس دسی باباش میاد)، طب عامیانه، نامهای محلی جانوران و پرندگان و اعتقادات در مورد آنها، گاه شماری عامیانه.
به صورت بالا میتوان مسائل زیر را نیز اضافه نمود: بازیهای بزرگ سالان (الک دولک، سه قاب ریختن و غیره)، اداها و ژستها، اعتقادات عامیانه مذهبی مثل دعاها، صلوات فرستادنها (موقع و نحوه آن)، مراسم سوگواری در تعزیه و روضهخوانی، مسافر از زیر قرآن رد کردن، شیطان را لعنت کردن، عمر سوزان و غیره. و نیز شوخیهای دستی و یدی، زبانشناسی عامیانه (که مثلاَ بیابان را مرکّب ازبی+آب بدانند بمعنای جای خشک). اغذیه مختلف و نحوه و موقع پختن آن مثل آش رشته، آش نذری، شله زرد،آش پشت پا. طرز ساختن آب انبار و طویله و قلعههای دهاتی، لباسهای محلی و طبقاتی و نقش ها و شکل آنها، صداهائی که برای فرمان دادن به حیوانات در میآورند (مثل چخ برای فرار دادن سگ، هش برای ایستاندن خر و سوتزدن برای آب دادن ستوران). جملات و اصطلاحاتی که پس از عطسه و آروغ و سایر صداهای مربوط به بدن گفته میشود (صبر آمد، عافیت باشد). مراسم مربوط به جشنها و اعیاد و سوگواریها مثل مراسم شب چهارشنبه سوری، سفره هفتسین، سیزده بدر. آداب و رسوم زندگی و برداشتن محصول، اصطلاحات مربوط به حرف و صنایع گوناگون و پیشهوران و غیره.
صورت بالا فقط شامل طرح و نمونهای از مسائل مربوط به فولکلورست و بهیچوجه تمام مسائل و بخشها را در بر ندارد.»[11]
فولکلور (فرهنگ عامه) دارای چه ویژگیهایی است؟ آندره و ارایناک که فرهنگ عامّه را با بقایای تمدن سنّتی یکسان میشمرد، سه ویژگی برای آن قایل بود:
چنان که گذشت، یکی از ویژگیهای فولکلور، نگنجیدن آن در قالبهای علمی و تطبیق نکردنش با موازین علمی و منطقی جامعه است. «وان ژنپ» نیز همین ویژگی را برای فولکلور ذکر میکند و معتقد است باورها و اعمال فولکلوریک بر حسب عادت و تقلید و سرگرمی صورت میگیرد؛ مانند مراسم و باورهای مربوط به تولد، ازدواج، مرگ و میر و آداب خوراک و پوشاک در جشنها و همچنین آوازها و قصهها.[20] البته نباید این موضوع را از نظر دور داشت که یکی از عوامل گرایش و اعتقاد به باورها و اعمال مربوط به فرهنگ عامه، این است که بسیاری از آنها، در طی روزگاران، در اعماق ذهن و ضمیر ناخودآگاه ما تثبیت شده و ریشه دواندهاند و بنابراین یک حس همراه با خوف و ترس را در ما بر میانگیزند.
دانش توده، متعلق به مردم است و خاستگاه مرد میدارد و نباید آن را دانشی رسمی به شمار آورد. دکتر محمد جعفر محجوب در مقالهای مینویسد: در برابر هر یک از رشتههای دانش یا هنر رسمی، یک رشتهی دانش یا هنر عوامانه نیز وجود دارد. این دانشها در میان مردم پدید آمده و در آغوش ایشان پرورش یافته است و زادهی فکر و طبع سادهی مردمی است که برای کسب علم و ترقی دادن دانش به مدرسه نرفته و مکتب ندیدهاند.[21]
در فرهنگ علوم اجتماعی جولیوس گولد، ذیل عنوان folk culture فرهنگ عامیانه میخوانیم: فرهنگ عامیانه، به شکل خالص، فرهنگی است که جلوههای رفتاری آن، به شدّت شخصی، مبتنی بر عرف و مبتنی بر خویشاوندی است و به طور غیر رسمی و سنتی و از طریق «مقدّسات، کنترل میشود و این فرهنگ، بر بنیاد میراث شفاهی، تکیه دارد.»[22]
فرهنگ اصطلاحات ادبی جهان، از شیپلی، سنتی بودن را ویژگی اصلی فولکور میخواند و در ادامه، توضیح میدهد: اشخاصی که زندگیشان، بیشتر متأثر از دیدگاه فولکوریک است، هیچ فضیلت و هنری در قوّهی ابتکار نمیبینند. قدیمی و کهنه، همیشه، معتبر است و بدون پرسش، به خاطر سن و قدمت، پذیرفته میشود. هوا، به وسیلهی ضربالمثل، پیشبینی میشود، بیماریها با روشهایی که از گذشتگان به جا مانده، درمان میگردد تا روشهای بیمارستانی (و علمی)؛ محصولات در روشنایی و تاریکی ماه، رشد میکنند، نه بر اساس آنچه که در آگهیهای کشاورزی گفته میشود؛ ترانههای قدیمی، قصهها و افسانههای باستان، مرجح هستند.[23]
«اندیشه عامه، در قید و بند چارچوبها و قالبها محصور نمیماند. رها و آزاد است، متحرک و پویاست. همیشه در حال تحول است و با شرایط تازه زندگی سازگاری دارد. فرهنگ رسمی در درون تارهایی که خود تنیده است محصور میماند و به این جهت گرفتار رکود و خمودگی میشود. ولی فرهنگ عامّه همگام با جامعه متحوّل شده و در جویبار زمان جریان دارد.
فرهنگ مردم، به شخصی یا گروهی وابسته نیست. نمیتوان گفت آن را فرد یا شخص معیّنی پیدا کرده و به دیگران عرضه داشته است. اصالت آن در همین نکته است که فرد خاصّی نمیتواند خود را موجود و سازنده بخشی از کردار و پندار عامه بداند. فرهنگ عامّه، ریشه،در گذشتههای دور دارد و با سنتها و ارزشهای بشری که به تجربه پیوسته و نیکی و برجستگی آن به ثبوت رسیده، همراه است. آنها را با اوضاع و موقعیتهای تازه و با نیازها و خواستههای عامه مردم زمان ما هماهنگ و همگام میسازد. فرهنگ عامّه مجموعه تجربیّات و تفکرات بشر در طی قرون و اعصار است و همین تجربیات و آداب و سنتهای مرسوم یک جامعه است که به آن جامعه شخصیّت و هویّت و موجودیّت میبخشد.»
از دیگر «ویژگیهای فرهنگ عامه، پیوندی است که این فرهنگ با زندگی تولیدی جامعه دارد. به همین منظور باید به جستجوی این ارتباط در تمام بخشها و شاخههای آن پرداخت.
ادبیات شفاهی به عنوان بخشی از فولکلور، محقّق را با مسائل معیشتی و اقتصادی مردم رویارو میکند. در جوامعی که معیشت آنها مبتنی بر کشاورزی است ترانهها و قصههاشان حکایت از این شیوه زندگی دارد. در جوامعی که دامداری مبنای زندگی را تشکیل میدهد، اثار دامداری را در ادبیات شفاهی شان منعکس میبینیم.»[24]
[1] – در برخی منابع، زمان وضع واژهای فولکور را سال 1885 ذکر کردهاند. رک. هدایت، صادق؛ فرهنگ عامیانه مردم ایران؛ گردآورنده: جهانگیر هدایت؛ چاپ پنجم؛ تهران: نشر چشمه، 1383، ص 233 ـ محجوب، محمد جعفر؛ «فرهنگ عوام»؛ «ادبیات عامیانه» ایران؛ به کوشش حسن ذوالفقاری؛ جلد اول؛ تهران: چشمه، 1382 ، ص 35
[2] – بیهقی، حسینعلی؛ پژوهش و بررسی فرهنگ عامه در ایران،آستان قدس رضوی، 1365، صص17-18.
[3] – لریمر، د.ل.؛ فرهنگ مردم کرمان؛ به کوشش فریدون و همن؛ تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1353، صص چهارده – شانزده، (مقدمه).
[4] – بیهقی؛ پژوهش و بررسی فرهنگ عامه در ایران، ص 18.
[5] – Shipley, Joseph T., Dictionary of world Terms, Great Britain, 1955, p.161,162.
[6] – هدایت؛ فرهنگ عامیانه مردم ایران؛ ص 234.
[7] – طباطبایی اردکانی، محمود؛ فرهنگ عامّه اردکان؛ ویراستار: ژامک طباطبایی اردکانی؛ تهران: شورای عمومی استان یزد، 1381، ص 333.
[8] – بیهقی ؛ پژوهش و بررسی فرهنگ عامه در ایران، صص 19 – 20.
[9] – همان مأخذ، ص 21
[10] – همان مأخذ، همان صفحه.
[11] – لریمر؛ فرهنگ مردم کرمان، صص پانزده – شانزده.
[12] – بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی؛ ترجمهی باقر ساروخانی؛ تهران: کیهان، زمستان 1366، ص 139، ذیل Foklore.
[13] – ساروخانی، باقر؛ درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی؛ تهران: کیهان، پاییز 1370، ص 274.
[14] – روح الامینی، محمود؛ زمینهی فرهنگ شناسی؛ چاپ هشتم؛ تهران: عطّار، 1384 ، ص81.
[15] – بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی، ص 139.
[16] – ساروخانی؛درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی، ص 274.
[17] – روح الامینی ؛ زمینهی فرهنگ شناسی؛ ص 81.
[18] – بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی، ص 139.
[19] – ساروخانی ؛درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی، ص 274.
[20] – ر.ک.روحالامینی؛ زمینهی فرهنگ شناسی؛ ص 81.
[21] – محجوب؛ «فرهنگ عوام»، ادبیات عامیانهی ایران؛ صص 38 – 39.
[22] – گولد، جولیس و کولب، ویلیام ل.؛ فرهنگ علوم اجتماعی؛ ترجمه از مصطفی کیا و دیگران؛ ویراستار: محمد جواد زاهدی مازندرانی؛ تهران: مازیار، 1376 ص 637.
[23] – Shipley, joseph, Dictionary of world Terms, P.162.
[24] – بیهقی؛ پژوهش و بررسی فرهنگ عامه در ایران، صص 21 و 22.
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
برچسب ها : پایان نامه فولکور 307 صفحه , پایان نامه فولکور 307 صفحه , دانلود پایان نامه فولکور 307 صفحه , پایان نامه , دانلود
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
فیزیک پزشکی به معنی کاربرد فیزیک در حرفه پزشکی است، مانند رادیوگرافی ، سونوگرافی ، بیناییسنجی و غیره. چون بیوفیزیک به معنی فیزیک حیات است، فیزیک پزشکی درباره فیزیک حیات بشر بحث میکند. مانند گردش خون ، آناتومی گوش ، آناتومی چشم و غیره. از طرفی بکارگیری اصول و قوانین این گروههای علمی در طرحریزی و یا ساختن یک سیستم ، به ترتیب مهندسی پزشکی و بیومهندسی نامیده میشود.
تاسیس دورههای آموزشی مهندسی پزشکی و بیومهندسی از ضروریات یک جامعه پشرفته است. از طرف دیگر ، آموزش فیزیک و بیوفیزیک پزشکی ، مقدم بر آموزش تکنولوژی و یا مهندسی پزشکی است. به عبارت دیگر ، میتوان چنین بیان کرد که فیزیک پزشکی ، ابزاری بسیار قوی و قدرتمند است که میتواند در اختیار پزشکان و مهندسان پزشکی قرار گیرد. در واقع در سایر رشتههای مهندسی نیز تقریبا همین شرایط حاکم است. بهعنوان مثال ، در فیزیک الکترونیک ساختار قطعات الکترونیکی به دقت مورد بررسی قرار میگیرد. حال آنکه در مهندسی الکترونیک بیشتر کاربرد این قطعات مورد تاکید قرار میگیرد.
ضرورت آشنایی با فیزیک پزشکی
امروزه به واسطه پیشرفت سریع تکنولوژی و افزایش روزافزون دستگاهها در بیمارستانها و کلینیکها نه تنها وجود هزاران مهندس پزشکی در جامعه ما مورد نیاز است، بلکه پزشکان و پیراپزشکان باید در زمینه نگهداری از دستگاهها نیز توانا باشند و لازمه این امر نیز آشنایی با فیزیک پزشکی است.
شامل 6 صفحه word
• نظام آموزش پزشکی عمومی شامل 5 دوره است:
• علوم پایه
• فیزیوپاتولوژی
• کارآموزی بالینی
• کارورزی بالینی
• کارورزی
دوره علوم پایه: این دوره ضمن آشنانمودن دانشجویان با مباحث پایه، آمادگی لازم را برای یادگیری علوم بالینی در آنان بوجود می آورد. طول این دوره 5 نیم سال است.
دوره فیزیوپاتولوژی: آگاهی از مبانی فیزیولوژیک، شناخت مکانیزم بیماریها و عوامل موثر در آنها نشانه های بیماریها و تشخیص و درمان آنها مطالبی است که شما می توانید آنها را فرا بگیرید. طول این دوره 6 ماه است.
کارآموزی بالینی: شناخت آثار و علائم بیماریها از دیدگاه بالینی و آزمایشگاهی و بدست آوردن توانائی های لازم در به کار بردن اندیشه، استدلال و نتیجه گیری سریع در طراحی عملیات پیشگیری و درمان است. طول این دوره 20 ماه است.
کارورزی بالینی: پرورش مهارت ها، تقویت قدرت تصمیم گیری در مقابل با مسائل بهداشتی و درمانی و قبول مسئولیت در مقابل اقدام لازم هدف های این دوره مهم است. طول این دوره 18 ماه است
کارورزی: این دوره کنکور کارروزی دارد که کلیاتی از دروس 4 دوره قبل می باشد.
فارغ التحصیلان ملزم به خدمت در مناطق محروم کشور هستند.
شامل 7 صفحه word
پرستاری رشتهای است که در کشور ما ناشناخته مانده است و بیشتر افراد با شنیدن نام پرستار تنها تزریقات و کمکهای اولیه در ذهنشان نقش میبندد. برخلاف این تصور ناقص، پرستار یک عضو مهم در تیم مراقبت بهداشتی است و نقش ارزنده ای در پذیرش، آماده سازی، مراقبت و حمایتهای روحی، جسمی و اجتماعی بیمار دارد.
تلاش پرستار برای پذیرش واقعیتها و تطبیق با تغییرات بالقوه و پذیرش زندگی جدید و یا تحمل طول دوره درمان وظیفه سنگین و ارزنده پرستار است.
پرستاری علم است چون نیازمند فراگیری علوم مرتبط با این رشته است و هنر است چون توانایی ارتباط خوب و سنجیده با بیمار و اطرافیانش را میطلبد. این رشته در مقطع کارشناسی پیوسته، کارشناسی ارشد ناپیوسته و دکتری با گرایشهای مختلف در کشور دائر است.
اخیرا مرکزی به نام نظام پرستاری مانند سازمان نظام پزشکی تأسیس شده است. در خصوص این رشته صبر و حوصله و مطالعه دقیق در ابعاد این شغل سنگین را توصیه میکنیم. طول دوره تحصیل (برای مقطع کارشناسی) حدود 4 سال است.
درسهای رشته
ردیف نام درس ردیف نام درس
1 آمار حیاتی مقدماتی (نظری، عملی) 2 اصول اپیدمیولوژی و مبارزه با بیماریها (نظری)
3 اصول مدیریت خدمات پرستاری (نظری) 4 اصول و روش آموزش به بیمار (نظری)
5 اصول و فنون و کاربرد احکام اسلامی در پرستاری 6 انگلشناسی (نظری، عملی)
7 ایمونولوژی 8 بررسی وضعیت سلامت (نظری )
9 بهداشت روانی، بیماریها و پرستاریهای مربوط 2 10 بیماریهای داخلی و جراحی
11 بیوشیمی 12 پرستاری بهداشت جامعه 1و 2 و 3 (نظری)
13 پرستاری در فوریتها 14 تاریخ و تحولات و اخلاق پرستاری (نظری)
15 تشریح (نظری، عملی) 16 تغذیه و تغذیهدرمانی (نظری)
17 داروشناسی 18 روانشناسی اجتماعی
19 زبان تخصصی 20 فیزیولوژی
21 میکروبشناسی 22 کارآموزی
23 کارآموزی در عرصه 24 کودکان و پرستاری مربوط 1 (کودک سالم) (نظری)
25 کودکان و پرستاری مربوط 2 (کودک بیمار) (نظری)
صنعت و بازارکار
بهطور کلی فارغالتحصیلان این رشته در مقطع کارشناسی بهعنوان پرستار در کلیه بخشهای بیمارستانها و درمانگاهها (بهطور مثال در بخش تنظیم خانواده و بهداشت مادر و کودک) و مربی دروس علمی پرستاران، مربی بهداشت مدارس و تدریس کودکیاری و زیست شناسی در مدارس انجام وظیفه میکنند. فارغالتحصیلان مقطع کارشناس ارشد میتوانند بهعنوان مدرس نظری در دانشکدهها و مربی آموزشی در بیمارستانها مشغول بکار شوند. لازم به ذکر است در صورتی که فارغالتحصیلان گرایشهای مختلف مایل بهکار درآن قسمت نباشند، میتوانند در بیمارستان، کاربالینی(کار با بیمار) انجام دهند .
پرستار تخصصی باید ها و نباید ها
چنانچه ازچند دانشجوی در آستانه فارغ التحصیلی بپرسند بعد از فارغ ا لتحصیلی کدام بخش را برای کار کردن انتخاب می کنید مسلما درصد بالایی بخش های ویژه مثل ICUو CCU را نشان می دهند چرا که دانشجو در کارآموزی ها دریافته است که سطح کار کردن در بخش های ویژه تخصصی تر و علمی تر و کم بر خوردتر است و درصد مهارت و دقت و استفاده از علمی که در دانشکده ها آموخته است بالاتر از هر جای دیگر است. تجربه نشان داده است که پرستارانی که در بخش های ویژه مخصوصا CCUمشغول به کار هستند از رضایت شغلی بالاتری برخوردارند حال اینکه ممکن است کار کردن دراین بخش ها از نظر کارانه و مزایای مالی تفاوتی با بخش های دیگر نکند ولی پرستار آنجا را بر می گزیند اما پرستارانی که در بخش های عادی و داخلی کار می کنند نوعی دلسردی،دلزدگی و خستگی بیش از حد دارند .
شامل 9 صفحه word